تعريف ارسطو از حركت
ابتدا ، تعريف معروف ارسطو را ذكر میكند كه ترجمه آن میشود : " كمال
الاول لما بالقوه من حيث انه بالقوه " . بايد گفت اين بهترين تعريفی
است كه درباره حركت شده است . سپس قول افلاطون را ذكر میكند كه : "
الحركه هو خروج عن المساوات " . يعنی : بيرون شدن از برابری و به تعبير
امروزی خارج شدن از حالت يكسانی . البته در مورد يكسانی دو جور میشود
تصور كرد ،
يكی اينكه دو شیء مختلف را در مقايسه با يكديگر همانند و يكسان میگوئيم
و ديگر اينكه نه ، يك شیء واحد را ولی در دو حال و دو وقت موردنظر قرار
داده حكم به يكسانی شیء در آن دو وقت میكنيم . البته تعريف افلاطون به
ما بيش از اين را نمیرساند كه حركت خروج از يكسانی است ، لكن اين
تعريف غير حركت يعنی حدوثهای دفعی را هم شامل میشود . چون شيئی هم كه
معدوم بوده و دفعه موجود شده از يكسانی خارج شده است . برای دفع اين
ايراد میگويند مقصود اينست كه در يك پاره از زمان در هر آنی كه حال شیء
واحد را در نظر بگيريم با حال بعد همان شیء در آن بعد ، يكسان نيست